ای تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو


ای تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو

ای تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو


ای تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو

ای تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو


ای تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو

ای تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو


مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو

مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده
ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده
ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده
ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده
ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده
ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده
ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده
کیست کو بی خون دل یک لقمه خورد از خوان تو
کیست کو بی خون دل یک لقمه خورد از خوان تو
کیست کو بی خون دل یک لقمه خورد از خوان تو
کیست کو بی خون دل یک لقمه خورد از خوان تو
کیست کو بی خون دل یک لقمه خورد از خوان تو
کیست کو بی خون دل یک لقمه خورد از خوان تو
کیست کو بی خون دل یک لقمه خورد از خوان تو
کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست
کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست
کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست
کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست
کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست
کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست
کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست
پای در دام هوا و دست در دامان تو
پای در دام هوا و دست در دامان تو
پای در دام هوا و دست در دامان تو
پای در دام هوا و دست در دامان تو
پای در دام هوا و دست در دامان تو
پای در دام هوا و دست در دامان تو
پای در دام هوا و دست در دامان تو
از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار
از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار
از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار
از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار
از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار
از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار
از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار
نزد من آب حیات است آتش هجران تو
نزد من آب حیات است آتش هجران تو
نزد من آب حیات است آتش هجران تو
نزد من آب حیات است آتش هجران تو
نزد من آب حیات است آتش هجران تو
نزد من آب حیات است آتش هجران تو
نزد من آب حیات است آتش هجران تو
جان خاقانی فدای روح جان افروز توست
جان خاقانی فدای روح جان افروز توست
جان خاقانی فدای روح جان افروز توست
جان خاقانی فدای روح جان افروز توست
جان خاقانی فدای روح جان افروز توست
جان خاقانی فدای روح جان افروز توست
جان خاقانی فدای روح جان افروز توست
گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو
گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو
گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو
گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو
گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو
گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو
گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو